قاضی شهید عمادالدین محمود یا سید عمادالدین نسیمی
چند نکته پراکنده و غیرمترتبط که مجال حضور در کتاب «عنقای لاهوت» نیافتند
بر پیشانی این سنگ مطالبی در چند سطر نوشته شده که قسمتی از آن شکسته شده و باقیمانده به شرح زیر است: ...... المرحوم الشهید السعید قاضی عمادالدین محمود ..ابن المرحوم قاضی... ابن نورالدین محمد زرقانی...
در این کتیبه سه کلیدواژه وجود دارد که ذهن هر کارشناسی را به سید عمادالدین نسیمی رهنمون میسازد: اول کلمۀ شهید، دوم کلمۀ عمادالدین و سوم نام پدر او که محمد است؛ اما چند کمبود نیز وجود دارد: اول اینکه کلمۀ سیدعلی در این کتیبه وجود ندارد، دوم اینکه کلمۀ نسیمی که تخلص او بوده در کتیبه نیست و شاید در جای شکسته بوده است و سوم اینکه بر اساس بسیاری از کتب تاریخی، نسیمی قاضی نبوده، شاید هم بوده ولی بخاطر زندگی مخفیاش، این راز هم مانند بسیاری از رازهای زندگی او مکتوم مانده است. نکتۀ دیگر اینکه این سنگ روی مزار خاصی نبود و سالهاست (حداقل پنجاه سالش را من بیاد دارم) به همراه تعدادی سنگ دیگر به طور پراکنده و نامنظم در گوشهای از آرامستان ریخته شده بود و کتیبه اش قابل رؤیت و خواندن نبود و قرار بود بخاطر کاشیکاری قبرستان، به جای دیگری منتقل شوند… یکی از سنگهای دیگری که در چند سال گذشته خواندم و دقیقاً به همین سبک و سیاق حکاکی شده بود سنگ مزار غیاثالدین ابن نورالدین زرقانی است که شرح آن را در جای دیگری نوشتهام و متعلق به یکسال بعد از شهادت نسیمی بوده است و به احتمال زیاد عموی سید نسیمی بوده است. در ضمن تاکنون فقط چهار نمونه از این سنگ را در آرامستانهای زرقان دیدهام.
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب
